Hoax یا Hoaxes به اخبار و مطالب و عکسهای فریبنده میگویند که بیشتر جهت شوخی یا تحریف واقعیتی ایجاد شده و منتشر شده باشند. هَوکس را میتوان «دست انداختن» نیز معنی کرد که از Hocus Pocus یا تردستی گرفته شده است.*
موضوع هر هوکس نیز بستگی به هدف سازندهی آن دارد. شوخیهای معروفی نظیر پایان دنیا یا نمایش مشهور رادیویی اورسون ولز بر اساس کتاب جنگ دنیاهای اچ.جی.ولز که اورسون ولز در نقش خبرنگاری با جدیت صحنهی حملهی مریخیها را تعریف کرده و چند شهر آمریکا را در هراس فرو برد از نمونه هوکسهای رادیویی در قرن گذشته هستند. دروغهای آوریل و دروغهای نوروزی را نیز با این که لو رفتهاند اگر ماهرانه و باورپذیر طراحی شوند شاید بتوان در زمرهی هوکسها قرار داد مانند شوخی نوروزی روزنامه شرق در مورد کج شدن برج میلاد.
معمولاً لینک یک خبر یا تصویری خاص به نسبت اهمیت خبری آن یا منافع برای توزیعکننده آن، از درجات خاصی از توجه برخوردار است. بسیاری از افراد نیز اخبار و برنامههای تلویزیونی را بیش از هر رسانهی دیگر باور میکنند و بعضی افراد نیز اینترنت را با همان قیاس روانی و ذهنی نوعی «تلویزیون» میپندارند و در نتیجه باور اخبار و عکسهای هوکس که معمولاً به صورت حرفهای تهیه میشود برای آنان سادهتر میشود.
در این زمینه صدها مورد ریز و درشت را میتوان مثال زد که به دلیل رویکردهای رنگارنگ سیاسی در اکثر رسانههای ایرانی، پیش از این که جنبهی هوکسی و تفریحی داشته باشند سرچشمه گرفته از شایعه و یا منافع خاص سیاسی هستند. شاید به آنها بتوان نام «ترفندهای هدفمند» نام نهاد.
در رسانههای دیگر این به ندرت اتفاق میافتد نظیر شوخی فردی که خبر دستگیری کیانوش استقرارزاده در روستای برره توسط ماموران جمهوری اسلامی را تلفنی به مجریان برخی شبکههای ماهوارهای فارسی گفته بود و مدتی موجب مزاح شده بود یا خبر غیرواقعی حل معماهای اینشتاین توسط دختری ایرانی که ابتدا توسط تلویزیون ایران و بعد در رسانههای دیگر منعکس شد و مثالهایی از این قبیل. اما در اینترنت این موضوع به دلیل تراکم اطلاعات و نیز مسائل خاص فنی و تکنیکی نظیر استفاده از جلوههای فتوشاپ و نرمافزارهای گرافیکی بیشتر اتفاق میافتد و شاید به دلیل توسعهنیافتگی اینترنت در ایران مقداری برای عامه باورپذیرتر باشد.
اهمیت شناخت عکسها و پیامهای فریبآمیز این است که مدیران رسانهها و سایتهای خبری به علت آسیبپذیری در این مورد و گسترش سریع شایعات اینترنتی به دلیل ذات تکنولوژیکی آن، پیش از هر چیز از صحت و سقم رویدادها و عکسها کاملاً اطمینان حاصل کنند و اعتبار و اصالت اخبار خود را با دقت بیشتری کنترل کرده و بر خروجی مطالب خود نظارت دقیقتری داشته باشند. به همین لحاظ و بر اساس تجارب به دست آمده شاید لازم باشد یک مدیر یا مسؤول خبر یک سایت خبری علاوه بر قواعد خبرنویسی و نگارش و معلومات عمومی بالا در زمینههای متعدد و سایر رشتههای مرتبط با رسانه، با نرمافزارهای گرافیکی نظیر فتوشاپ و افکتها و فیلترها و با انواع فونتها و سیاقهای آن و دیگر مسائل فنی وب و کامپیوتر به خوبی آشنا باشد.
این تنها نمونههایی از هوکسهاست که در مدتهای اخیر در سایتهای مختلف منعکس شده است و منشاء آنها اینترنت است و نه رسانههای دیگر. لینک تمام اخبار و منابع در این زمینه موجود است که هر کدام از چه منبعی آمده و یا کدام سایت خبری آن را درج کرده که بسیاری از کاربران ثابت اینترنتی میدانند. شاید برای وبلاگها و سایتهای شخصی این خطاها اهمیتی نداشته باشد اما برای رسانههای خبری و سایت خبرگزاریها نوعی آسیب و تهدید به شمار میآید:
■ صیغه شیرینترین لذت!
در تاریخ 29 فروردین امسال عدهای از زنان محجبه در اعتراض به بدحجابی در مقابل مجلس تجمع کردند. خبرگزاری مهر
عکسهایی از این تجمع و حواشی آن تهیه کرد. متن تصویر پلاکارد یکی از این عکسها دستکاری شده و به این جمله تغییر یافت: «صیغه شیرینترین لذتی است که نصیب زن مسلمان میشود»! و به فاصله کمتر از چند روز در صدها سایت و وبلاگ منتشر شد. بسیاری آن را در سایت و وبلاگ خود به کار برده و تفسیرهای متعدد مذهبی و سیاسی نیز از آن ارائه دادند. تا جایی که حتی سعید ابوطالب نماینده تهران نیز جوگیر شده و در مجلس در مورد آن عکس
جنجال به پا کرد! هنوز در برخی کلیپهای شبکههای ماهوارهای فارسیزبان این تصویر تحریفشده را به عنوان عکسی مستند از رویدادهای ایران به کار میبرند.
کاربرانی که با یک نرمافزار خوشنویسی نظیر چلیپا یا کلک کار کرده باشند یا حداقل قواعد خوشنویسی را بدانند در اولین نگاه و به سادگی متوجه جعل ناشیانهی نوشته میشوند. مخصوصاً چلیپا و نامهنگار و بسیاری نرمافزارهای خوشنویسی دیگر که فاصلهگذاری نامناسب نقطههای آن به خوبی مشهود است.
■ پاسارگاد زیر آب رفت
با انعکاس خبر عملیات ساخت سد سیوند در منطقه تنگهبلاغی و نزدیک بناهای تاریخی استان فارس و نزدیک شدن زمان آبگیری آن، موضعگیریهای بسیاری از سوی معترضین در سایتها و شبکههای مختلف ماهوارهای انجام پذیرفت و تومارهای بسیاری نیز در اعتراض به این عمل نوشته شد. در روزهای اخیر رندی تصاویر دستکاری شدهی فوق را با ذکر این خبر که پاسارگاد و مقبره کوروش زیر آب رفته است در اینترنت منتشر نمود که ادامهی ماجرا را میتوان حدس زد! در این خبر که توسط گروهی اینترنتی با عنوان ایران عشق تکثیر شده آمده است:
«اکنون خبری داریم که دل هر ایرانی عاشق و وطن دوستی را خشمگین و برافروخته میسازد! چندی پیش سد سیوند در حال آبگیری بود که با این کار پاسارگاد، آرامگاه کوروش کبیر، این بزرگمرد آریایی به زیر آب میرود. و اکنون این اتفاق افتاده است. سد آبگیری شده و آرامگاه کوروش کبیر و بخش بزرگی از پاسارگاد در حال فرو رفتن به زیر آب است».
منبع اصلی عکسها توضیح این که سد سیوند تا این لحظه هنوز به مرحلهی آبگیری نرسیده است! هر دو یعنی هم متن و هم عکسها در این خبر فریبآمیز هستند.
■ مسخ دختر هلندی
قضیهی مسخ دختر هلندی به دلیل اهانت به قرآنخوانی مادرش، از مشهورترین هوکسهای مذهبی در اینترنت ایرانی است که در سال گذشته اتفاق افتاد. تصویر واقعی مربوط به مجسمهای ساخته
پاتریشیا پیچینینی و از جنس سیلیکون و کائوچو و طرحی ژنتیکی در مورد تکامل حیوانات است که در نمایشگاه آثار وی به نمایش درآمده و از آن عکس گرفته شده است. یک سایت سرگرمی ترکی آن را نقل کرده و
خبرگزاری آفتاب که بعداً صحت این خبر را رد کرد، آن را با تیتر «مسخ به خاطر توهین به قرآن» منعکس و به زودی در صدها سایت و نشریات مختلف تکثیر شده و حتی به تعداد زیاد از آن فتوکپی و تصویر تهیه و در محافل و شهرهای مذهبی توزیع شد.
خود عکس اصیل بوده و هیچ گونه دستکاری در آن رخ نداده است. این خبر ضمیمهی آن است که موجب ایجاد این ذهنیت و باور شده است.
■ کج شدن برج میلاد
اگر چه این قضیهی برج میلاد در آستانه نوروز 74 منشاء مطبوعاتی دارد اما در اینترنت نیز به دلیل انعکاس آن در
سایت روزنامه شرق در همان ساعتهای اولیه به ویژه از سوی برخی سایتها و وبلاگهای خارج از کشور که از قضیهی شوخی نوروزی شرق اطلاع نداشتند و به محتوای طنزآمیز آن دقت نکرده بودند با واکنشهای بعضاً تند سیاسی علیه بیکفایتی مسؤولین نظام ایران مواجه شد! چون چند روزی نیز به نوروز مانده بود، این شبهه برای افراد بیشتر به وجود میآمد که خبر واقعی است. اتکای مطلق به اینترنت و در واقع روزنهی شیشهای مانیتور به عنوان تنها منبع خبرگیری نیز از آسیبهای جدی یک رسانه به شمار میرود.
■ اعدام انقلابی!
مدتی پیش تصویر این نامه در برخی از سایتها و وبلاگها منتشر شد و طبق معمول! برخی آن را باور کرده و در وبسایتها و وبلاگهای خود به آن اشاره کردند. در این نامه، متنی آمده مبنی بر ماموریت دادن فلاحیان وزیر اسبق اطلاعات به محمود احمدینژاد برای اعدام انقلابی جمعی از زندانیان. جعلی بودن نثر آن که از اساس مشخص است. بعد هم نامههای اداری در آن تاریخ معمولاً با ماشینتحریر تایپ میشد اما این نامه فونتش «زر سیاه» است و مربوط به تایپ کامپیوتری است. یعنی در آن تاریخ نرمافزارهای فارسی موسوم به نشر رومیزی نظیر زرنگار با این گستردگی وجود نداشت و بعد از آن سال بود که نشر رومیزی کامپیوتری و فارسی توسعه یافت. گذشته از آن اصلاً چه کسی در ایران میداند «فرماندهی محترم جنگهای نامنظم»! چه صیغهای است و چه سمتی است!؟ اصلاً آن 702 نفر قبلی (و آن 4۶۰ یا 260 نفر!؟) چه کسانی بودهاند که این حجم وسیع اعدام در آن سال هیچ سابقهای و سر و صدایی نداشته است!؟ این یکی از ناشیانهترین هوکسهای بررسی شده بود.
■ نامههای عمر و یزدگرد
نامههای موسوم به نامههای عمر و یزدگرد سوم که در مدتهای اخیر بارها در سایتهای مختلف و با ورژنهای نوشتاری مختلف نیز بارها دست به دست و ایمیل به ایمیل! گشته از آن نوع هوکسهای مشهور مدتهای اخیر به شمار میرود. غیر از جعلی بودن متن نامهها که
اینجا به آن اشاره شده، به طور کلی وجود چنین نامههای در موزهی لندن هرگز تایید نشده است.
■ تصویر برخورد موشک حزبالله به ناو اسرائیلی
در پی وقوع جنگ اخیر اسرائیل و لبنان سایتهای مختلف خبری مشتاق درج هر نوع اخبار تازه از درگیریها بودند. در این التهاب رسانهای، سایت «انجمن دفاع از مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین» که سایت فارسی و رسمی حزبالله لبنان به شمار میرود
عکسی را با عنوان صحنه برخورد موشکهای حزبالله به ناوچه اسرائیلی منتشر کرد که در آن لحظات به دلیل التهابات جنگ باورپذیر مینمود و در دهها سایت و حتی برخی نشریات این عکس منتشر شد.
فقط کمتر کسی در آن روزها از خود سوال کرد این عکس که از زاویهی یک هلیکوپتر (هلیکوپتر چه کسی؟ حزبالله!؟) گرفته شده با آن شکار لحظهی تر و تمیز از لحظهی انفجار توسط چه کسی گرفته شده و اگر هم توسط خود نیروهای نظامی اسرائیل یا خبرنگاران آن گرفته شده چگونه با این سرعت به دست این سایت رسیده است؟
مدتی بعد مشخص میشود که عکس مربوط به سال 1998 و از یک سایت استرالیایی در زمینه صنایع دفاعی با عنوان
Defense Industry Daily برداشته شده است.
منبع اصلی عکس در این مطلب، خبر صحیح بوده و عکس نابجا و یا در حیطهی جنگ روانی و تبلیغاتی استفاده شده و با وجود کشف منبع این عکس، سایت مذکور همان مطلب را تا این تاریخ و با همان تیتر حفظ کرده است.(تصحیح میشود: دقیقاً همین امروز آن عکس را از گزارشهای تصویری بدون هیچ توضیحی برداشتند.
کش گوگل ). اشاره مجدد: روز بعد کش گوگل تازه شده و دیگر نمایش داده نمیشود. کسانی که این مطلب را همان روز اول خوانده باشند آن را مشاهده کردهاند. عجب قایم «موشک»بازی شد!؟
■ تهران شهر ماهوارهها
مدتی این عکس نیز به عنوان عکسی از تهران که پشتبامهای آن را انبوهی از دیشهای ماهواره پوشانده در سایتها و حتی برخی مطبوعات دیده میشد. در نگاه اول به خاطر بافت ساختمانها به نظر میرسد واقعاً تهران باشد اما عکس ظاهراً تصویر شهری در لبنان است.
خود عکس واقعی است. خبر غیرواقعی ضمیمه و تیتر آن این گونه القا کرده که اینجا زاویهای از تهران است.
■ اینترنت در ایران برای همیشه قطع میشود!
چند سال پیش یک نفر (فرض کنید نویسنده همین وبلاگ!) مطلب طنزی نوشت با عنوان: «اینترنت در ایران برای همیشه قطع میشود!» در این مطلب به مصاحبهای خیالی با دکتر معتمدی وزیر سابق ارتباطات اشاره شده که در آن به طنز عنوان شده بود به خاطر بعضی آسیبها اینترنت را در ایران قطع کرده و تمامی سرویسدهندهها را جمع میکنیم. چند روز بعد یکی از سایتها با حذف جمله آخر که بر خیالی بودن این مصاحبه تاکید کرده عین همان مطلب را با این تیتر منتشر نمود: «جمهوری اسلامی طرحی را برای بستن تمامی مراکز خدماتی اینترنتی در دستور کار قرار داده است»! پس از آن برخی سایتهای دیگر خبری و سیاسی این مطلب را با آب و تاب بیشتر منعکس کرده و تحلیلهایی نیز در این رابطه ارائه دادند
. در اینجا هوکس و خدعهای در کار نبوده بلکه یک مطلب طنز موجب شده تا این گمان واقعی بودن ایجاد شود و نشر آن توسط یک پایگاه خبری و استفادهی سیاسی از آن، جنبهی طنزآمیز بودنش را از بین برده و جدی نمایش داده است.
● یک مثال دیگر
حال اگر محض مزاح یک خبر این گونه و به نحوی حرفهای تنظیم شود و به دستتان برسد یا در یک سایت خبری یا یک وبلاگ بخوانید چه واکنشی به آن خواهید داشت و وقتی خبر گسترش یابد اصلاً از کجا خواهید فهمید که اصولاً چنین اتفاقی نیفتاده است!؟ (توضیح این که تمام اینها غیرواقعی و مندرآوردی است! لطفاً جدی نگیرید!):
○ گفتگوی مهم تلفنی احمدینژاد و مرکل
«به نقل از یک منبع موثق در ریاست جمهوری، آقای احمدینژاد صبح روز گذشته حدود یک ساعت با خانم آنجلا مرکل صدراعظم آلمان گفتگوی تلفنی دوستانهای داشت. این منبع که نخواست نامش فاش شود گفت: خانم مرکل ضمن قدردانی از نامهی آقای احمدینژاد اظهار داشته از وی به طور رسمی جهت دیدار در آلمان دعوت به عمل خواهد آورد.
وی گفت: رئیس جمهور نیز ابراز امیدواری کرد که روابط فیمابین در این دیدار بهبود یابد. آقای احمدینژاد ضمن اشاره به روابط تاریخی ایران و آلمان و انتقاد از سیاستهای آمریکا و انگلیس، نقش مستقل آلمان در اروپا و جامعهی ملل را ستود و گفت آلمان همیشه مهمترین شریک تجاری ایران بوده و امیدواریم بدون فشار قدرتهای بزرگ این همکاریها ادامه یافته و گستردهتر شود.
این منبع افزود: صدراعظم آلمان در این گفتگو نسبت به شراکت در برنامههای هستهای ایران ابراز تمایل کرده و اظهار داشته که آلمان آمادگی دارد در این زمینه با ایران همکاری کامل نماید.
به نظر میرسد برخی کشورهای اروپایی بدون توجه به موقعیت ایران در آستانهی تحریم قصد دارند روابط غیرعلنی و تجاری خود با ایران را همچنان دنبال کنند».
در پایان آقای احمدینژاد ضمن انتقاد از چاقی خانم مرکل وی را به کم کردن وزن تشویق کرد!
با کمی عکس و رنگ و لعاب کمتر کسی متوجه میشود که متن این خبر به کلی ساختگی است. عصر انفجار اطلاعات و رشد انواع رسانههای بومی و مدرن از این مکافاتها نیز دارد! که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی...
ایول هوکس های تریپی بود .