******همه چی******

این وبلاگ بسیار زیباست حتما سر بزنین در ضمن نظر یادتون نره

******همه چی******

این وبلاگ بسیار زیباست حتما سر بزنین در ضمن نظر یادتون نره

معمای کلانتری

 

دو سال از پخش فیلم تولد شادمهر عقیلی میگذرد شاید برای خیلی ها سوال باشد دختری که در تمام صحنه های فیلم با شادمهر بود کیست؟...

 brithday

چند ماه بعد از پخش فیلم در مصاحبه ای که شادمهر با بهزاد بلور خبرنگار بخش فارسی بی بی سی داشت اعلام کرد که این دختر یکی از طرفدارای اون بوده! که قبل از خروجش از ایران برای او یک جشن تولد ترتیب داده و خود او را نیز دعوت کرده و در ادامه گفت که پخش این فیلم برای او مساله مهمی هم نبوده...

 

همان زمان هم مشخص بود که رابطه ای جدی تری میان این دو بوده در ادامه فیلم که در فرود گاه گرفته شده بود این دختر حضور داشت در حالی که دوستان صمیمی شادمهر مثل مهران جمالی راد و شاهکار بینش پژوه همراه او بودند یک طرفدار نمی تواند این قدر نزدیک به هنرمند محبوبش باشد!

 

اما این دختر کیست؟ پیش ترها گفته میشد که این دختر یک بازیگر تاتر است که آن زمان خیلی جدی گرفته نشد!

اما این روزها از شبکه 5 تهران سریالی با نام ( در طبقه دوم ) در حال پخش است که با کمال تعجب همان دختری که در فیلم تولد شادمهر بود در این سریال حضور دارد...

همانطور که در عکس میبینید نام این دختر ژینا کلانتری است....!!!!

 

   

حالا خیلی از مسائل روشن میشود....

اینکه سرو سری میان شادمهر عقیلی و ژینا کلانتری بوده که حتی باعث شده شادمهر برای او آهنگی را نیز اجرا کند... 

نظر شما چیه...؟!!

حمایت دو خواننده جوان از زهرا امیر ابراهیمی

احسان موحدیان - به دنبال وقایعی که اخیرا در مورد زهرا امیر ابراهیمی اتفاق افتاد دو خواننده جوان به منظور همدردی با وی و در انتقاد از آنانی که در این زمینه به هر نحو عملکردی غیرقابل قبول داشته اند، ترانه ای تکان دهنده و حزن انگیز به سبک رپ را تنظیم کرده اند و از طریق اینترنت در دسترس علاقمندان قرار داده اند. این ترانه را می توانید از این آدرس (با کیفیت بالا) یا این آدرس ( با کیفیت پایین ) بارگذاری کنید.

متن کامل این ترانه تکان دهنده به شرح زیر است. امیدواریم با خواندن آن بیشتر به خود بیاییم....

هیشکی نگفت یه دختره

تنها تو این شهر شلوغ

بین نگاه هرزه

مردم سرتاپا دروغ

چه حالی داشت وقتی همه

آرزوهاش مرده بودن

وقتی که دست های پلید

آبروشو برده بودن

هیشکی نفهمید چی کشید

وقتی که مرگشو می دید

توی هجوم نعره ها

هیشکی صداشو نشنید

بدون دروغ نیست

این حرف ها داره صحت

همه ماها شدیم

یه مار چهار و سه خط

ماییم وارث درد

ماییم باعث مرگ

غیرت ایرانی ها رو

صاعقه زد

حرف ها بحث ها

رفت روی اعصاب

شد کابوس برگ

کم کم خواست به صدا دربیاره ناقوس مرگ

دختر ایرانی ناموس تو ناموس من

چرا کاری کردیم خودش بره به پابوس مرگ

چطوری دلمون اومد

با ابروی یه دختر

ما بازی کنیم

که زندگیش بشه مختل

تو کنج اتاق

تکیه داده اون تنها

خدا اشکو به اون

هدیه داده بود شبها

ولی حالا شب و روز

چشم ها تشنه اشک

طوری که دیگه تموم شده بود

چشمه اشک

گقت به خدا

ای خدای من

فقط یه خواهش

به من بگو همه اینها فقط یه خوابه

ولی خواب نیست

دخترک بیدار بود

دخترک بازیچه جماعت بیکار بود

بیمار شد

از تهمت های کثیف و نابجا

ای خدا بده دخترو از دسیسه ها نجات

پس کجا رفته

غیرت مردای این شهر شلوغ

تموم شهر پر شده از مردم سر تا پا دروغ

بیمار شد

از تهمت های کثیف و نابجا

ای خدا بده دخترو از دسیسه ها نجات

تا به حال همچین بلایی سرت نیومده

که اگه بیاد می گی بلا از این بدتر اومده؟

ولی کدوم ما جامونو گذاشتیم جاش

که ببینیم چی می کشه

ما هم بسوزیم پاش

کاش یاس می مرد همچین روزی نبود

که غیرت بمیره به دست یه خنجر عمود

خنجر به دست یکی بود

ماهمکارشیم

که توی جهنم

ما هم با اون هم بالشیم

خطاب به اون پسر

که چقدر می تونی کثیف باشی

کاری که تو کردی بدتر بود از اسید پاشی

تو که حاضری خود را بکشی واسه حسین
تو که محرم، سیاه رو می‌پوشی واسه حسین
حسین گفت اگه دین نیست
باشیم آزاد مرد
نه واسه یه سی‌دی کثیف کنیم بازار رو گرم

اون دختر زحمتها کشید

تا به شهرتی رسید

واسه لذت بردن از اسمش

یه مهلتی بدید

گفتید صحبتی جدیده

نوبت همینه

با سرعتی عجیب

چه تهمتی زدید

پس کجا رفته

غیرت مردای این شهر شلوغ

تموم شهر پر شده از مردم سر تا پا دروغ

الکی تبصره نزن

خودتو تبرئه کنی

تو عقل داشتی

خود تو رهبر خودی

ولی دونسته خودت رفتی عقب گناه

پس بشین تو منتظر غضب خدا

ولی نه، ماهی رو هر وقت که از آب بگیری تازه است

پس بدون که راه برای برگشت باز هست

باید راه بست به تبلیغ بیشتر

و سعی کرد برای تبدیل خویشتن

به انسان واقعی

با همه صفات

با انصاف و واقع بین

حاضر واسه دفاع

می گم به اونهایی

که واسه باقی حرف تشنه ان

دنیای هالیوود

ازدواج تام کروز غیر قانونی است 16/11/2006 بر خلاف شایعاتی که توسط مقامات دولتی کلیسای ایتالیایی روم بر سر زبان ها انداخته شده تام کروز مدعی است ازدواج او با کتی هلمز کاملا قانونی می باشد. یکی از کشیشان کلیسای قرون وسطایی ایتالیا مدعی شده که کرو زنمی تواند به شیوه کاتولیکی ازدواج کند زیرا قبلا از زنانش طلاق گرفته است. شهردار روم نیز حاضر به ثبت ازدواج این دو هنرپیشه نمی باشد زیرا آن ها هنوز مدارک لازم را به شهرداری این کشور تسلیم نکرده اند. کروز که از شنیدن این شایعات بسیار خشمگین شده و برگزاری ازدواج خود را در خطر می بیند به وکیلش دستور داده هر جور که شده مدارک لازم برای برگزاری این ازدواج را فراهم کند تا مراسم آن ها در تاریخ مورد نظر انجام گیرد. یکی از معضلات موجود بر سر راه این دو طلاق نامه کروز می باشد. این هنرپیشه بنا به دلایلی حاضر نمی شود برگه طلاق نامه ازدواج های قبلی خود را به شهرداری ایتالیا بدهد و از نظر ایتالیایی ها یک مرد زند دار به حساب می آید! آرمانی پیراهن کتی هلمز را طراحی میکند 21/10/2006 طراح مد لباس، جرجیو آرمانی، لباس عروسی کتی هلمز را طراحی میکند. با اینکه هیچ تاریخ رسمی برای عروسی اعلام نشده، اما به گزارش خبر گذاریهای مختلف ماه آینده تام کروز و کتی هلمز ازدواج خواهند کرد. اینکه تام کروز از جرجیو آرمانی خواسته است که لباس عروسی کتی را طراحی کند، بدون شک می باشد. در کنار عکاسهای اجاره ای توسط تام کروز برای شب عروسی، عکاسهای مد آرمانی نیز در شب عروسی حضور خواهند داشت. مردم هند ار برار پیت و آنجلیا جولی شاکی هستند 15/10/2006 حضور براد پیت و آنجلینا جولی برای بسیاری از هندی ها قابل تحمل نیست زیرا حضور آن ها باعث بی حرمت شدن مردم این سرزمین گشته است. از زمانی که براد پیت و جولی به هند پا گذاشتند خبرنگاران متعددی را از سر تا سر جهان به این کشور جذب کردند و در کنار آن ها طرفدارانشان از سر تا سر هند به محل اقامت این دو هجوم آوردند که باعث به هم خوردن نظم شهر و ایجاد مشکل برای بومیان این منطقه شد. در کنار این همه آشوب محافظان این هنرپیشه به سختی چند خبرنگار را مجروح کردند که این رفتار توهین آمیز برای ملت متعصبی چون هندیان غیر قابل تحمل است. بی توجهی مقامات به شکایت این خبرنگاران هندی کتک خورده و دفاع بی دلیل از این دو هنرپیشه باعث ایجاد کینه ای شدید در دل مردم شده است به طوریکه آن ها از دولت درخواست اخراج این دو از هند را دارند. آلبوم جدید مایکل جکسون در راه است 08/10/2006 مایکل جکسون به زودی آلبوم جدید 'urban' را ارائه می دهد. سلطان موسیقی پاپ برای آلبوم جدید خود با Will.I.Am از گروه Black Eyed Peas همکاری میکند. این موضوع را تهیه کننده مایکل آقای Ron Feemster اعلام کرد. Charles Stanton عموی Ron گفت که مایکل دیگر به سبک پاپ کار نمی کند و می خواهد یک سبک کاملا جدیدی ارائه دهد. با همکاری مایکل با Will.I.Am سبک وی بیشتر 'urban' خواهد شد. همچنین مایکل با Teddy Riley همکاری خودش را ادامه می دهد که به واسطه وی شماره 'Remember The Time' بسیار معروف شد. هر دو تهیه کننده علاقه ای به سفر به ایرلند، مکانی که مایکل مشغول تهیه ویدیو هایش می باشد نداشتند و قسمت هایی از موزیک را برای او ایمیل کردند. سیمای دختر تام کروز همه را شگفت زده کرد 20/09/2006 بلاخره بعد از گذشت 5 ماه از تولد سوری دختر تام کروز عکس وی بر روی جلد مجله ونیتی فیر به چاپ رسید و طرفداران این دو هنرپیشه را خوشحال کرد. یکی از دست اندر کاران تهیه این مجله یک روز قبل از چاپ عکس سوری در کنار پدر و مادرش به مجله " آمریکای هفتگی " گفت :" او یکی از زیباترین دختر بچه هایی است که تا به حال دیده ام. " او با مویی تیره ، پوستی سفید و صورتی مانند عروسک شبیه بچه های خارجی است ." در این مجله کروز ادعا کرده که دهان و چشم های سوری شبیه کیت است در حالی که کیت فکر می کند دخترش بیشتر به کروز شباهت دارد." این عکس که قبل از چاپ آن در عکاسی کنتاکی توسط مامورین امنیتی به شدت حفاظت می شد توسط آنی لیبوویتز در خانه کروز در کلورلدو گرفته شده است آنیستن خوش تیپ ترین هنرپیشه هالیوود 16/09/2006 با وجود این که تمام چهرها در هالیوود ساختگی است و کمتر هنرپیشه ای باقی مانده که به زیر تیغ جراحی زیبایی نرفته باشد اما هنوز زیبایی طبیعی و خدا دادی برای طرفداران این هنرپیشه ها یک ارزش به حساب می آید. مجله " مردم " در نسخه این ماه خود اعلام کرد که در نظر سنجی انجام شده ، جنیفر آنیستن خوش پوش ترین هنرپیشه هالیوود است و زیبایی طبیعی وی بر دیگر هنرپیشه ها سرآمد است. هال بری برنده اسکار نیز در این نظر سنجی در رتبه دوم قرار گرفت و از آنیستن عقب ماند و جسیکا آلبا هنرپیشه 25 ساله فیلم " تازه وارد " و " چهار اعجاب انگیز " در جایگاه سوم نشست. سر دبیر این مجله اعلام کرد که این نظر سنجی برای اولین بار توسط خوانندگان اینترنتی آن انجام شده و آنیستن 54 درصد آرا را به خود اختصاص داده است. گری در جستجوی حضار برای زایمانش 03/09/2006 گری از جرج مایکل خواسته است که در هنگام اولین زایمانش در کنار او حضور داشته باشد. گینگر اسپایس از دوست پسر خود ساشا باردار می باشد اما به نظر می رسد که رابطه آنها رو به جدایی است. به همین علت می باشد که این خواننده جوان از دوست خوب خود جرج مایکل در خواست کرده است که به هنگام تولد اولین فرزندش همراه و کمک او باشد. جرج مایکل و دوست پسرش " کنی " از بهتری دوستان " گری هالیول " می باشند و این در خواست گری را بزرگترین و زیبا ترین تعریف و تشویق خوانده اند. تام کروز سایت یاهو را می خرد 27/08/2006 تام کروز قصد دارد با جدا شدن از کمپانی پارامونت ثروت خود را چند برابر کند. او در حال حاضر مشغول گفتگو برای خرید سایت یاهو است. این هنرپیشه سینما روز گذشته به طور مخفیانه با رییس این سایت در سنت مونیکا کالیفرنیا ملاقات کرد و کتی هلمز را همراه خود برد. او که در این ملاقات یک شلوار جین معمولی به پا داشت با کتی هلمز که لباس زمستانی به تن کرده بود وارد ساختمان مرکزی این سایت شد. ظاهر هلمز با کت زمستانی و چکمه های کلفت در هوای بسیار گرم کالیفرنیا توجه همگان را جلب کرد . آن ها سپس به اتاق رییس این سایت وارد شدند و 3 ساعت در پشت درهای بسته با هم گفتگو کردند. این هنرپیشه در مورد موضوع صحبت خود حرفی به خبرنگاران نزد و تنها آن را یک گفتگوی کاری خواند. کروز که در اوایل هفته گذشته از کار با کمپانی پارامونت برکنار شده است قصد دارد شکست خود را با یک سرمایه گذاری موفق جبران کند پدر جنیفر آنیستن سکته کرد 25/08/2006 جان آنیستن پدر جنیفر آنیستن روز سه شنبه پیش دچار سکته قلبی شد. بر طبق مطالب درج شده در مجله " زندگی و مد " ، جنیفر خبر بیماری پدر خود را روز سه شنبه دریافت کرد و از آن لحظه تمام مدت در کنار تخت پدرش به سر می برد. جان هنرپیشه 73 ساله سریالهای تلوزیونی در حال حاضر در بیمارستان وست هیلز کالیفرنیا بستری می باشد. یکی از اعضا خانواده او گفت جنیفر تا قبل از این که خبر سلامتی پدر خود را از پزشکان بشنود مانند دیوانه ها شده بود و مدام اشک می ریخت. در مجله " زندگی و مد " نوشته شده است که وینس ون نامزد آنیستن برای وی تکیه گاه بسیار خوبی بود و تمام مدت در این بحران در کنار او بود. نام پاریس هیلتون در کتاب رکوردهای جهان ثبت شد 21/08/2006 پاریس هیلتون هنرپیشه پرآوازه سینما توانست در سن 25 سالگی نام خود را در کتاب رکوردهای جهان ثبت کند. نام این هنرپیشه خواننده و مجری 25 ساله برنامه های تلوزیون به علت این که 5 سال به طور متناوب محبوب ترین هنرمند مردم بوده است در این کتاب جای گرفت. سخنگوی کتاب رکوردهای جهان گفت :" ما تمام نظر سنجی هایی که در 5 سال گذشته انجام شده بود را مطالعه کرده و دریافتیم که هیلتون همواره در صدر این نظر سنجی قرار داشته است. هیلتون از اینکه نام وی در این کتاب ثبت شده بسیار خوشحال است و به خود می بالد.

آزمایش اعتیاد

آزمایش اعتیاد
 

والا دفعه‌های قبلی اینطوری نبود. از آزمایش و این حرفها خبری نبود به خدا! ولی اینبار گفتن تا اسم آقا داماد رو صدا کردیم باید بره آزمایش ادرار و خون و غیره بده! روی صندلی نشستم و منتظر موندم برای آزمایش اعتیاد. یه آقای قدبلند و لاغر مردنی که انگار‍ تازه از سر منقل پاشده و اومده که آزمایش اعتیاد بده، یه گالن آب گرفته بود دستش و قٌـلـٌپ قـٌلـٌپ میرفت بالا، از اینور به اونور سالن قدم میزد و زیر لب غر میزد که ای بابا! هرچی آب میخوریم "نمیاد که نمیاد"‌!

بعد از ده دقیقه‌ صدام کردن و من هم رفتم به سوی "دستشویی برادران". آقای "مسئول نظارت بر امور جیش(!)" اونجا روی چهارپایه نشسته بود. تا من رو دید لبخندی زد و گفت: " آقای داماد! مبارک باشه ایشالله!". بوی تند دستشوئی داشت خفه‌ام میکرد. به زور لبخندی زدم و تشکر کردم. یه لیوان یکبار مصرف (خالی) بهم تعارف کرد تا پر تحویلش بدم! زیر چشمی‌ نگاهی کرد و گفت: "شیرینی ما هم فراموش نشه!"‌. یه دستم لیوان و سایر مخلفات(!) بود، با اون یکی دستم 500 تومن از جیبم درآوردم و به طرف دادم.

بعد گفتن صداتون میکنیم برای آزمایش خون. صدام که کردن، رفتم توی یه اتاق دیگه. خانوم دکتر لبخندی زد و گفت: "به‌به! چه آقا دوماد خوش‌تیپی! مبارک باشه!". سوزن آمپول رو تا اونجا که میرفت فرو کرد توی رگ من بدبخت و گفت:" البته شیرینی ما فراموش نشه‌ها!"‌. یه دستم به پنبه الکل روی بازوم بود، با اون یکی دستم 500 تومن از جیبم درآوردم و به خانوم دکتره دادم.

از اتاق آزمایش خون که اومدم بیرون همون آقا لاغره رو دیدم که داشت با مسئولین اونجا جر و بحث میکرد که: "آقا باور بفرمائید هرچی آب میخورم نمیاد! میشه من برم فردا بیام برای آزمایش"؟؟

گفتن کلاس معارفه و آموزش قبل از ازدواج تشکیل میشه، باید بریم دو تا کتاب تهیه کنیم و بریم سر کلاس تا آموزش ببینیم! یه خانومه بود که کتابهای درسی(!) رو توزیع میکرد، لبخندی زد و گفت: "مبارک باشه آقای دوماد!"‌. دو تا کتاب آموزشی رو بهم داد و گفت: "البته شیرینی ما هم فراموش نشه!". یه دستم به کتابها بود، با دست اون یکی دستم 500 تومن از جیبم درآوردم و به دختره دادم.

همراه با بقیه آقا دومادها سر کلاس توجیهی که رفتیم، آقای دکتر با یه فیلم ویدئویی وارد اتاق شد. گفت آقایون دومادها خسته نباشید! یه سری آموزشهای قبل از ازدواج هست، البه شماها ماشالله همتون خودتون واردین!، یه جعبه هم اونجا رو اون میزه، شیرینی هاتون فراموش نشه!!" ، فیلم رو گذاشتو و خودش بدو بدو از اتاق خارج شد!

و اما این فیلم خودش ماجرائی داشت! اولش که از همون اولین روز خلقت شروع کرد!:

"..و خداوند زمین را از دو جنس نر و ماده آفرید..."!

دو تا مرغابی نشون داد که احتمالا نر و ماده بودن و توی ‌برکه داشتن با هم شنا میکردن. دو تا میمون نشون داد که توی جنگل از این شاخه به اون شاخه می‌پریدن و جیغ جیغ میکردن! یه روباه نشون داد با دوتا بچه روباه که باباشون احتمالا رفته بود اداره‌(!) یا دنبال شکار یه لقمه نون حلال برای زن و بچه‌اش. دو تا مرغ عشق نشون داد که داشتن نوکهاشون رو به هم میزدن و درگوش هم شماره تلفن رد و بدل میکردن و انداخته بودشون تو قفس! خلاصه یه 5 دقیقه‌ای رازبقا نشون داد، بعد یهو دوربین یه شات گرفت از میدون امام حسین و صف اتوبوس خط تهرانپارس و برادران و خواهرانی که غیورانه مثل مور و ملخ (همون راز بقاهه!)‌ کنار هم بودن! خلاصه دیگه کاملا بهمون ثابت شد که زمین از دو جنس نر و ماده آفریده شده!

بعد یه آقا دکتر مهربونی رو نشون داد که اومده بود و توصیه‌های ایمنی میداد! میگفت میخواین زنتون رو بوس کنین سعی کنین قبلش حموم برین که تنتون بوی عرق نده، دندوناتون رو مسواک بزنین، موهاتون رو قشنگ شونه کنید. گفت خانومها هم باید یاد بگیرن که تا شوهرشون میاد خونه آب دستشونه بزارن زمین و برن یه لیوان آب خنک برای شوهرشون بیارن! لباس آراسته بپوشن و با آغوشی باز از همسرشون پذیرایی کنن. یه آقای هم نشون داد که اومد و اون هم همین رو گفت. گفت که اگر خانوم خانه "با آغوش باز" باشد این از هر عبادتی بهتره. بعد باز دوباره آقای دکتر اومد که بگه مسواک نشه فراموش! بعد گفت: اگه شوهر اومد خونه و دید زنش حال نداره که برن خونه آقا ناصر اینها، بنده خدا رو زور نکنه که پاشو بریم پاشو بریم. بعد گفت که باید به همسر خود احترام بگذاریم و براشون گل بخریم و از زحمات و زرشک پلوهائی که برای ما می‌پزن تشکر کنیم. بعد دوباره آقای روحانی اومدن و گفتند که: آن روزِی که رفتار شوهر با همسر از روی مهر و محبت نباشد، همانا آنروز بر زن و شوهر حرام است. به همسران خود احترام بگذازید

بعد بهمون یاد دادن که چگونه سر صحبت را آغاز کنیم! یک نمایش نشون دادن با یک آهنگ زمینه رومانتیک. یه میز گرد بود یه دختره اونطرف نشسته بود، یه پسره از این طرف اومد با یه شاخه گل رز! شاخه گل رو گذاشت روی میز و اینطرف میز نشست. بعد هر دوتاشون خندیدن و عشوه اومدن! لبهاشون تکون میخورد (یعنی داشتن با هم حرف میزدن!)‌ آهنگ رومانتیک هنوز بود! بعد تصویر آروم آروم رفت و دوباره اومد. اینبار میز هنوز بود، گل هنوز بود، آهنگ رومانتیک هنوز بود، ولی اینور و اونور میز کسی نبود!!! بعد دوباره آقاهه اومد و گفت: دیدین بهتون گفتم با همسر خود مهربون باشین بد نمی‌بینین؟؟!" خلاصه کلی آموزش دیدیم، با چیزهای دیگه!

و ما از اون به بعد در کنار همسرمون به خوبی و خوشی زندگی کردیم!

انشالله خدا نصیب همه کنه که ازدواج کنن! هیچی نداشته باشه، حداقل این حسن رو داره که میرین سر این کلاسها و یه خورده میخندین!

برد ایران

ایران برد

 

در بازی دیروز که تیم ملی ایران با تیم کره جنوبی داشت تیم ایران توانست ۲بر۰کره جنوبی را ببرد.

به همه بازیکنان و ملت ایران این پیروزی را تبریک میگویم.

هنر ساختن با پاسور

Hafa menn ekkert betra að gera...

















خانه یا اتوبوس؟

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

دیدنیها